گزارش کارآموزی مراحل داشت و برداشت گندم (آفات، بيماري‌ها و علف های هرز)

دسته بندي : فنی و مهندسی » کشاورزی و زراعت
گزارش کارآموزي مراحل داشت و برداشت گندم (آفات، بيماري‌ها و علف هاي هرز)در 22 صفحه ورد قابل ويرايش


تغذيه گندم

مساله‌ي اساسي تغذيه گندم‌ در ديمزارها، تنظيم مقدار كود بر اساس رژيم رطوبتي قابل انتظار در منطقه رشد گياه مي‌باشد. در شرايط بارندگي محدود، ضرورتاً بايستي مصرف كودهاي شيميايي را به اندازه‌اي محدود نمود كه موجب گياه‌سوزي نشده و گياه با استفاده از رطوبت موجود، بتواند از كود استفاده نموده و عملكرد مناسب را توليد نمايد. به عبارت ديگر از به هم خوردن تعادل حساس و بحراني بين رشد رويشي و زايشي در شرايط كمبود رطوبت بايد جلوگيري كرد.

از طرف ديگر وقتي بارندگي در حد مطلوب است، بايد مواد غذايي را به اندازه‌اي مصرف كرد كه گياه قادر به استفاده كامل و مفيد از آن در شرايط مطلوب رطوبتي باشد. اغلب خاك‌هاي مناطق خشك و نيمه‌خشك بطور طبيعي داراي ذخيره پتاسيم زيادي هستند و اين مقدار براي زراعت ديم معمولاً كافي است. برعكس، ذخيره فسفر خاك براي عملكرد رضايت‌بخش كافي نيست و بايد بر اساس تجزيه خاك و توصيه مناطق فسفر خالص را قبل و يا موقع كاشت مصرف كرد تا استفاده از آن در مراحل اوليه باعث تحريك رشد و استقرار خوب گياه و نفوذ بهتر ريشه شده و پيش‌رسي محصول افزايش يابد.

فسفر در ازدياد مقاومت گياه نسبت به خشكي موثر است. مصرف كودهاي ازته در غلات ديم، حتي در شرايطي كه حاصلخيزي خاك خوب باشد، مفيد خواهد بود. زمان مطلوب مصرف كودهاي ازته متغير بوده و بستگي به پراكنش بارندگي دارد و بهتر است بر اساس آزمون خاك و توصيه مناطق، ازت خالص (به صورت 3/2 در پاييز در موقع كاشت و در صورت اطمينان از بارندگي‌هاي بهاره 3/1 آن را در بهار به صورت سرك)‌ مصرف نمود.
مهمترين آفات مزراع گندم در منطقه گميشان

شته سبز گندم: Sitobion avenae (Fab)

خانواده: Aphidae

مشخصات، زيست‌شناسي، خسارت و كنترل

طول بدن 8/2-2 ميليمتر و طول شاخك در شته‌هاي بي‌بال برابر و يا بيشتر از طول بدن است. كورنيكول در انتهاي آزاد خود قدري عريض مي‌شود. دم به خوبي رشد كرده و 3/2 طول كورنيكول را دارد. رنگ شته سبز ملايم يا سبز مايل به زرد مي‌باشد. كورنيكول‌ها و شاخك‌ها سياه، دم روشن، پاها زرد و انتهاي ران، ساق و پنجه پا دودي رنگ است.

شته‌هاي كامل بالدار داراي سر و سينه قهوه‌اي مايل به قرمز، شكم سبز با 6-5 لكه جانبي تيره مي‌باشد. بقيه اعضاء از نظر رنگ تفاوتي با بي‌بال‌ها ندارند. اين شته در همه نقاط مهم گندم‌خيز كشور فعاليت دارد. به عبارت ديگر، از منطقه گرم اهواز تا مناطق سردسير شهركر و خلخال و از مناطق مرطوب مازاندران و گرگان تا مناطق خشك سيستان و بلوچستان وجود دارد. اين شته روي گرامينه‌هاي اهلي و وحشي زندگي نموده و خسارت‌زايي مي‌كند و علاوه بر جوانه‌ها و برگ‌ها به دانه‌ها نيز حمله كرده و در بين شته‌ها، بيشترين خسارت را وارد مي‌سازد شته سبز گندم ناقل بيماري ويروس موزاييك جو نيز مي‌باشد.

تاكنون تخم زمستان‌گذران اين شته از ايران گزارش نشده است و اعتقاد بر اين است كه تمام سال را به صورت زنده‌زايي توسط ماده‌هاي جفت‌گيري نكرده مي‌گذراند و به عبارت ديگر فرم جنسي آن تاكنون در ايران ديده نشده است. در سال‌هاي عادي اين شته در اكثر مناطق كشور از مهمترين شته‌هاست. در اين گونه سال‌ها، اوج جمعيت ساير شته‌ها در مرحله ظهور برگ پرچم است، در حالي كه جمعيت شته سبز گندم ديرتر از زمان ظهور خوشه به اوج مي‌رسد. جمعيت اين شته‌ بعضي سال‌ها و در شرايطي ويژه افزايش شديدي نشان مي‌دهد كه در آن صورت در مواردي چاره‌اي جز مبارزه شيميايي نيست، ولي در عين حال اين شته دشمنان طبيعي فراواني دارد كه در سراسر كشور فعال بوده و جمعيت اين آفت را در سطحي قابل تحمل نگه مي‌دارند.

سن مائورا: Eurygaster maura (L.)

خانواده: Scutelleridae

مشخصات، زيست‌شناسي، خسارت و كنترل

اين گونه شباهت بسياري به سن گندم دارد، ولي طول بدن، شكل و تعداد قلاب‌هاي داخل عضو تناسلي حشره كامل نر آن با سن گندم متفاوت است كه در اين‌گونه يك جفت و داسي شكل بوده، در حالي كه در سن گندم دو جفت بوده و جفت زيري راست و بدون خميدگي و جفت رويي قدري خميده است.

اين سن در منطقه گرگان و گنبد، منطقه كلاردشت و مسير آن به طرف مرزن‌آباد، سراسر نوار ساحلي درياي خزر و منطقه رودبار و بين تبريز و مرز بازرگان يافت مي‌شود. گياهان ميزبان و شيوه خسارت تقريباً مانند سن گندم است و شدت خسارت آن نيز اگر زنبورهاي پارازيتوييد تخم فعال نباشد، قابل توجه خواهد بود. خوشبختانه زنبورها قادرند اين آفت را دائماً تحت كنترل درآورند.

اين حشره يك نسل در سال دارد. تابستان و زمستان را به صورت سن كامل در بلندي‌ها و ارتفاعات اطراف، زير بوته‌ها، زير سنگ‌ها و زير برگ‌هاي ريخته درختان به صورت دياپوز مي‌گذراند. در بهار به مزارع ريزش كرده، پنج مرحله پورگي را پشت سر گذاشته و پس از كامل شدن به مكان‌هاي تابستاني و زمستاني انتقال مي‌يابد.

خوشبختانه در زمان برداشت گندم در منطقه گرگان و گنبد حدود 50 درصد از جمعيت آفت به صورت پوره ديده مي‌شود و اين خود امتياز بزرگي در كنترل اين آفت است، چون اين پوره‌ها عمدتاً از بي‌غذايي تلف خواهند شد. البته اين پوره‌ها بعد از برداشت گندم به طرف علف‌هاي كشيده برگ نظير جو.هاي وحشي، بروموس، پوآ و بويژه به طرف گندم بجاي مانده در حاشيه مزارع و كاه وكلش داخل مزارع درو شده حركت كرده و به تغذيه ادامه مي‌دهند، ولي در هر صورت تعداد كثيري از اين عده محكوم به فنا هستند و اين خود پديده‌اي است كه از نقطه نظر IPM اهميت فراواني دارد. از طرف ديگر، ميزان فعاليت دشمنان طبيعي به اندازه‌اي است كه مجال افزايشي جمعيت را به آفت نداده و آن را تقريباً زير سطح زيان اقتصادي نگه مي‌دارند. فعاليت مگس‌هاي پارازيتوئيد نيز اميدبخش است.

سوسك سياه گندم: Zabrus tenebrioides (Goeza)

خانواده: Carabidae

شناسايي آفت

طول بدن حشره كامل از 13 تا 17 ميليمتر متغير است. اين آفت در ابتداي ظهور قهوه‌اي رنگ بوده و به تدريج كه از عمر آن مي‌گذرد، بالپوش‌ها سياه‌رنگ مي‌شوند. قسمت شكمي تا اواخر عمر قهوه‌اي باقي مي‌ماند. سر حشره نسبتاً بزرگ و داراي قطعات دهاني قوي مي‌باشد. در انتهاي ساق پاهاي جلو در سمت داخل دو خار دراز مشخص وجود دارد. رنگ ساق و پنجه پا قهوه‌اي متمايل به قرمز و بالپوش داراي خطوط موازي است. تخم لارو و حشره هر دو سفيدرنگ بوده و سر لارو قهوه‌اي، سينه متمايل به زرد و سينه اول، دوم، سوم و ساير حلقه‌هاي بدن داراي لكه‌هاي قهوه‌اي عرضي مي‌باشند. در انتهاي بدن لارو و در آخرين حلقه شكم يك جفت استطاله ديده مي‌شود. لارو داراي 3 جفت پاي سينه‌اي است و پس از رشد كامل، طول آن به 28-24 ميليمتر مي‌رسد. شفيره اين آفت از نوع آزاد و سفيدرنگ است و طول آن داخل محفظه گلي، 18-16 ميليمتر مي‌باشد.

مناطق انتشار، گياهان ميزبان، شيوه و شدت خسارت

اين حشره در سراسر نواحي گندم‌خير كشور كم‌ و بيش فعال است. گياهان ميزبان اين حشره را گندم، جو، چاودار، ذرت، يولاف و گونه‌هايي از گياهان وحشي خانواده گندميان تشكيل مي‌دهد. حشرات كامل اين آفت در مرحله خميري شدن دانه‌هاي گندم از لانه‌ها تغذيه مي‌كنند، ولي بيشترين خسارت مربوط به لارو اين آفت است كه از اوايل آبان با سبز شدن مزارع گندم به جوانه‌هاي اوليه خسارت مي‌زنند و حتي در بعضي موارد دانه‌هاي گندم قبل از سبز شدن مورد حمله لارو اين آفت قرار مي‌گيرند.

بيشترين خسارت در سال‌هايي است كه پاييز طولاني بوده و هوا گرم است. با شروع فصل سرما در زمستان فعاليت لاروها متوقف شده و به اعماق بيشتر خاك فرو مي‌روند. نحوه خسارت لارو در سنين مختلف لاروي متفاوت است. لاروهاي سنين اول و دوم حتي بدون خاك دادن پاي بوته‌ها دو ريشه و طوقه نارك گندم تغذيه مي‌كنند و به تدريج كه بزرگتر مي‌شوند، به خصوص پس از سپري شدن فصل سرما و در اواخر اسفند و اوايل فروردين نحوه فعاليت تفاوت كرده و لاروها با سوراخ كردن زمين و دادن خاك اطراف سوراخ شبيه لانه‌هاي مورچه از خاك خارج شده و برگ‌هاي گندم را بدون قطع كردن وارد لانه كرده و اطراف آن را خاك مي‌دهند. بدين ترتيب برگ‌ها به صورت جويده و مچاله شده در زير خاك مشهود مي‌باشند. در اين مرحله از خسارت، بوته‌هاي گندم كاملاً از بين نرفته، بلكه جوانه‌هاي مركزي سالم مانده و پنجه‌ها از بين مي‌روند.

زندگي آفت

اين آفت زمستان را اكثراً به صورت لارو سن دوم و سوم در زير خاك سپري مي‌كن و با گرم شدن هوا از اواسط اسفندماه مجدداً فعاليت خود را آغاز مي‌نمايد: دوره لاروي اين آفت طولاني بوده و از اوايل آبان تا اواسط فروردين سال بعد در شرايط منطقه خراسان طول مي‌كشد. لارو اين آفت داراي 3 سن لاروي است. لاروهاي سن سوم پس از تغذيه از اواخر فروردين، داخل خاك در يك لانه گلي تبديل به شفيره مي‌شوند. اولين حشرات كامل از اواخر ارديبهشت‌ماه ظاهر شده و ظهور آنها تا اواخر مرداد ادامه دارد. سوسك‌ها در طول روز زير كلوخه‌ها و در خاك‌هاي شني و زير سنگلاخ‌ها پنهان مي‌شوند و شب‌ها روي خوشه آمده، از دانه‌هاي گندم تغذيه مي‌كنند. تابستان گذراني زير كاه و كلش و پناهگاه‌هاي اطراف مزارع صورت گرفته و با سرد شدن هوا از اوايل مهرماه فعاليت خود را از سر مي‌گيرند. تخم‌ريزي سوسك‌هاي ماده از اواسط شهريور آغاز و تا اواسط آبان ادامه مي‌يابد. تجمع كاه و كلش به صورت انباشته كه گاهي تا مدت‌ها در سطح مزارع ديده مي‌شود، محل امن و مناسبي براي سوسك‌ها و تخم‌ريزي در آن اماكن مي‌باشد. تخم‌ها اكثراً در عمق 5-2 سانتيمتري خاك كنار همديگر گذارده شده و بسيار شكننده هستند. تخم‌ها در مزارع آبياري شده، با مساعد شدن ميزان رطوبت خاك فعال شده،‌ تفريق مي‌شوند.

مديريت تلفيقي آفت

علت اصلي افزايش جمعيت آفت در ساليان اخير، تنها برهم خوردن تناوب مطلوب بوده است كه به نحو چشمگيري به سمت افزايش سطح كشت گندم و جو جهت‌گيري داشته است. بنابراين مساله تناوب بايد به شدت اجرا گردد تا از اين طريق جمعيت آفت كاهش يابد. همچنين شخم بعد از برداشت و در صورت امكان شخم مجدد زمين‌هاي آيش گذاشته شده در بهار و قبل از ظهور حشرات كامل در كاهش جمعيت اين آفت تاثير خوبي دارد.در بعضي شرايط مكاني و زماني، به ناچار بايد اقدام كنترل شيميايي نمود. اگر تعداد لارو به بيش از 5 عدد در مترمربع رسيد، مي‌توان به سمپاش متوسل شد، مشروط بر آنكه شرايط حرارتي هوا نيز جهت سمپاشي خاك عليه لارو مناسب باشد. اين زمان معمولاً مصادف با ماه‌هاي آبان و آذر است كه لاروها فعال بوده و از بوته‌هاي گندم كه تازه جوانه زده‌اند، تغذيه مي‌كنند.
بيماري‌هاي مهم مزارع گندم در منطقه گميشان

زنگ زرد گندم: Yellow rust, Stripe rust

عامل بيماري زنگ زرد گندم، قارچي است به نام Puccinia striiformis كه از رده بازيديوميست‌ها، راسته اوردينال‌ها و خانواده Pucciniaceae مي‌باشد. اين بيماري يكي از مهمترين بيماري‌هاي گندم در دنيا و در ايران به شمار رفته و در سال‌هاي خسارت سنگيني را موجب مي‌شود. در حال حاضر در بيشتر مناطق گندم‌خير كشور انتشار دارد.

علائم بيماري

علائم بيماري زنگ زرد در روي برگ‌هاي جوان به صورت جوش يا تاول‌هايي به رنگ زرد مايل به نارنجي ظاهر شده، سپس اين جو‌ش‌ها به هم پيوسته و نوارهايي در امتداد رگبرگ‌ها در هر دو سطح برگ نمايان مي‌شود. زنگ زرد به اندام‌هاي مختلف گندم مانند برگ، غلاف،‌ ساقه، خوشه، گلوم و گلومل و حتي ريشك‌ها حمله كرده و در بهار زودتر از ساير زنگ‌ها به چشم مي‌خورد. هر يك از جوش‌هاي روي برگ حاوي هزاران هاگ يا اورديوسپور بهاره است كه فعال‌ترين شكل تكثير قارچ عامل بيماري بوده و باعث توسعه بيماري در فصل رشد گندم در مزارع و همچنين انتقال بيماري از سالي به سال ديگر مي‌باشد. در اواخر فصل در سطح زيرين برگ تليوسپورهاي سياه رنگ قارچ ظاهر مي‌شود.

علائم بيماري

مهمترين علائم بيماري، فوزاريوم خوشه، سفيد شدن قسمتي و يا تمام خوشه قبل از تكامل آن مي‌باشد. آلودگي گاهي به يك يا چند سنبلچه محدود مي‌گردد و به طور معمول قسمت‌هايي از خوشه كه بالاي محل آلودگي قرار دارند، خشك مي‌شوند. در صورت وجود رطوبت ميسيليوم قارچ به همراه اسپورزايي زياد در سطح خوشه به رنگ صورتي ظاهر مي‌شوند. بر حسب زمان آلودگي خوشه، دانه چروكيده و در مواردي عقيم مي‌گردند. علائم بيماري در ساير قسمت‌هاي بوته به صورت پوسيدگي ريشه و طوقه، قهوه‌اي شدن پاي ساقه و سياه شدن گره‌ها مي‌باشد.

زيست‌شناسي

چهار فاكتور اصلي در گسترش اين بيماري نقش دارند كه عبارتند از: كشت ارقام حساس، رطوبت مناسب و ابري بو.دن هوا، درجه حرارت مناسب و همزماني بارندگي‌هاي بهاره با مرحله حساس گلدهي. قارچ عامل بيماري بر روي علف‌هاي هرز گرامينه به عنوان ميزبان ثانويه و همچنين در بقاياي گياهي به صورت فرم جنسي يا پريتسيوم، كلاميديوسپور و ميسليوم به سر مي‌برد. بذور آلوده در انتقال و انتشار بيماري نقش بسيار مهمي دارند. آلودگي اوليه به طور معمول به وسيلبه آسكوسپورها و استقرار آنها روي خوشه صورت مي‌گيرد. پس از جوانه‌زني و توليد اسپورها، انتشار اسپور توسط باد، باران ويا حشرات و پرندگان صورت مي‌گيرد. زمان گلدهي تا شيري شدن دانه‌ها، مناسب‌ترين دوره براي ايجاد آلودگي است. شبنم و بارندگي‌هاي بهاره نقش مهمي در ايجاد آلودگي دارند.

مديريت تلفيقي بيماري

روش‌هايي كه براي كنترل اين بيماري مورد استفاده قرار مي‌گيرد، عبارتند از:

استفاده از ارقام مقاوم يا متحمل به بيماري، بكارگيري روش‌هاي زراعي، مثل تعيين مناسب‌ترين زمان كاشت، تناوب و رعايت تراكم كاشت، استفاده از بذر سالم و گواهي شده، از بين بردن علف‌هاي هرز گرامينه، عدم انتقال بذور استحصالي از مناطق آلوده به سيار مناطق، ضدعفوني بذر با يكي از سموم قارچ‌كش تماسي و بر حسب ضرورت، استفاده از سموم قارچ‌كش مانند آلتو SC 46% و تيلت EC 25% در مرحله گلدهي و تكرار آن مي‌باشد.
مهمترين علف‌هاي هرز مزارع گندم در منطيه گميشان و روش‌هاي كنترل آن

1. چچم:‌ Lolium multiflorum

چچم گياهي است يكساله، از تيره گندميان، كه بوسيله بذر تكثير مي‌شود. ارتفاع آن به 100-300 سانتيمتر مي‌رسد و از گياهان هرز مزاحم غلات بخصوص گندم است. گرچه اين گياه هرز مزاحم و خطرناك است، اما در مراتع از گياهان مرتعي خوشخوراك براي دام محسوب مي‌شود. گل‌آذين راست اين گياه داراي سنبلچه‌اي است كه هر سنبله فرعي آن، 9-5 گل دارد. گلوم يا پوشينه خارجي اين گياه بزرگترين سنبلچه است و گلومل يا پوشينه وسطي آن داراي ريشك است. اين گياه، از گياهان هرز مزراع غلات است و به علت سمي بودن، ‌هرگاه مقدار كمي از دانه‌هاي آن با آرد گندم مخلوط شود، نان اين آرد سرگيجه و تهوع ايجاد مي‌كند. اين گياه هرز مناطق مرطوب را ترجيح مي‌دهد و در سال‌هاي زراعي مرطوب زيادتر مي‌شود و حتي بذر آن مي‌تواند قوه ناميه خود را تا چند سال حفظ كند.

براي كنترل شيميايي چچم از علف‌كش‌هاي نازك برگ بخصوص ديلوكسان با EC 36% كه در مرحله 4-2 برگي علف هرز و اوايل پنجه‌زني گندم و تاپيك با EC 8% از ابتدا تا انتهاي پنجه‌زني گندم مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

2. يولاف وحشي: Avena fatua

گياهي است يكساله، از تيره گندميان كه بوسيله بذر تكثير مي‌شود. رشد سريع و زياد دارد و خوشه‌هاي آن رو به زمين آويزان است. يولاف وحشي قهوه‌اي مايل به سياه است و سه خوشه‌چه دارد. خوشه‌ها 3-2 گل دارند. گل‌ها را پوشينه‌اي احاطه مي‌كند.

هرگل يولاف وحشي ريشكي بلند به ارتفاع 3 سانتيمتر دارد كه تاخورده و اغلب به رنگ قهوه‌اي مايل به سرخ است.

يولاف وحشي در مدت كوتاهي مي‌رسد و دانه‌هاي آن به اطراف پراكنده مي‌شود و آلودگي را گسترش مي‌دهد. بذر يولاف وحشي به طول 10-6 ميليمتر است و داراي كرك‌هاي ظريف بويژه در قاعده بذر مي‌باشد.
دسته بندی: فنی و مهندسی » کشاورزی و زراعت

تعداد مشاهده: 1680 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: doc

تعداد صفحات: 22

حجم فایل:153 کیلوبایت

 قیمت: 24,900 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی: